چرا از خودم متنفر هستم؟

اگر مطمئن نیستید که از خودتان نفرت دارید ، می توانید برخی از علائم رایج را بررسی کنید:

همه یا هیج شما زندگی خود را به عنوان لیستی از اولتیماتوم ها مشاهده می کنید که بیشتر آنها منجر به فاجعه می شود. به عنوان مثال ، "اگر این در امتحان شکست بخورم ، از دانشگاه خارج می شوم و یک بازنده خواهم شد."
فقط روی منفی ها تمرکز میکنید. مهم نیست که روز شما چقدر خوب بوده است - آفتاب ، بستنی ولی فقط بخ منفی ها اهمیت می دهید.
فکر می کنید احساسات شما واقعیت هستند. مثلا به جای "من احساس شکست می کنم" ، " خود من یک شکست هستم".
عزت نفس پایین. شما احساس می کنید به اندازه کافی خوب نستید که در کنار دوستان و خانواده باشید .

اگر این همه آشنا به نظر می رسد ، وحشت نکنید.اما به ما اعتماد کنید: شما شایسته عشق هستید ، به خصوص از طرف خودتان.

 به محرکهای خود توجه کنید
اولین قدم برای رفع هر مشکلی درک ریشه آن است.
اگر با یک دوره شدید نفرت روبرو هستید ، می توانید با آن احساس راحتی کنید و سعی کنید تشخیص دهید که از کجا آمده است. شما در یک خلاء زندگی نمی کنید ، بنابراین فکر کنید چه عاملی باعث این احساسات شده است.
شما آن را یک میلیون بار شنیده اید ، اما نوشتن در اینجا واقعا می تواند کمک کند. سعی کنید در پایان روز بنشینید و از نظر روحی روز خود را طی کنید. سعی کنید چند یادداشت در مورد:
چه کار کردی
در طی فعالیتهای مختلف چه حسی داشتید
در طول روز با کی بودی
اگر با نوشتن بهتر پردازش نمی کنید ، می توانید فیلم های کوتاه یا یادداشت های صوتی را برای تلفن خود ضبط کنید. همچنین می توانید به سادگی برای چند لحظه در مورد وقایع روز تأمل کنید.
هنگامی که برخی از محرک های خود را شناسایی کردید ، می توانید در مورد راه هایی برای جلوگیری یا به حداقل رساندن آنها تلاش کنید. برخی از محرک هایی وجود دارد که ممکن است نتوانید از آنها اجتناب کنید

افکار منفی خود را به چالش بکشید
بعضی اوقات وقتی خودتان در مکان مناسبی برای نوشتن یا تأمل نیستید ، خود نفرتی ظاهر می شود. وقتی این اتفاق می افتد ، سعی کنید با خود مکالمه ی داخلی داشته باشید.
به عنوان مثال ، اگر فکر می کنید ، "از خودم متنفرم" ، می توان فوراً پرسید ، "چرا؟" اگر جواب این است: "چون من به این لباس اصلا نمی خورم" ، یا "من واقعاً آن جلسه را خراب کردم" ، پس سعی کنید آن فکر را نیز به چالش بکشید.
به خودتان بگویید ، "این درست نیست." سپس به دلایلی فکر کنید که این فکر منفی اشتباه است.
ایستادن در برابر افکار خود می تواند احساس دلهره آور باشد. اگر اینگونه است ، سعی کنید یک شناسه جداگانه برای مقابله با افکار خود تصور کنید. شاید آنها ترکیبی از همه ابرقهرمانان مورد علاقه شما از کودکی یا بهترین دوست باشند.
اگر طرف مثبت امور برنده نشود ناامید نشوید. به سادگی به چالش کشیدن این افکار منفی به تقویت این عقیده کمک می کند که نفرت خود یک واقعیت یا حقیقت غیرقابل انکار نیست - این یک احساس است.

تمرین گفتگوی مثبت را انجام دهید
نفرت خود را غالباً در لحظه ای رخ می دهد كه دلسوزی به خودتان نمی كنید. اگر دوره ای دارید که احساس خوبی دارید ، سعی کنید لیستی از آنچه دوست دارید در مورد خود بنویسید.
اگر نمی توانید به هر چیزی فکر کنید ، وحشت نکنید. عشق احساسی شدید است که در یک نقطه کم احساس کردن نسبت به خود سخت است. اگر آسان تر است ، سعی کنید به مواردی فکر کنید که دوست دارید یا از خود متنفر نیستید.
شاید شما از حیوان خانگی خود بسیار مراقبت کنید
این لیست را هر روز مشاهده کنید. وقتی افکار خود تنفر به وجود آمد ، متوقف شوید ، نفس بکشید و یکی از موارد موجود در لیست خود را با صدای بلند بگویید.
درباره فواید صحبت کردن مثبت و چگونگی ساختن آن در امور روزمره خود بیشتر بدانید.

افکار منفی خود را تغییر دهید
تغییر طرح واره ها یک روش درمانی است که می تواند برای رفع افکار منفی و نفرت از خود استفاده شود. این کار معمولاً با جابجایی اندیشه هایتان به یک منظره متفاوت متفاوت انجام می شود.
این ممکن است فکر کردن به سمت اضطراری در مورد وضعیت بد یا در نظر گرفتن ناامیدی در پرتو جدید باشد. با این حال شما تصمیم می گیرید که آن را امتحان کنید ، تغییر نام مجدد در مورد آموزش مغز شما برای یافتن و تمرکز روی مثبت است.
به عنوان مثال ، به جای گفتن ، "من در ارائه کار خیلی بد هستم" ، شما می توانید این بیانیه را تغییر دهید ، "احساس می کنم امروز در ارائه خود خوب عمل نکرده ام."
بله ، این یک تغییر کوچک است
این امر به منفی کمک می کند تا احساس ناراحتی و دائمی نکند. بعلاوه ، پیام رسانی یک ارائه کار فقط یک نمونه است - و این بدان معنی است که دفعه بعد می توانید بهتر عمل کنید.
دفعه بعد که احساس کردید "من از خودم متنفرم" ، سعی کنید به یک روش کوچک فکر کنید که می توانید از آن جمله استفاده کنید تا قابل کنترل تر و خاص تر باشد.

با افرادی که شما را خوشحال می کنند ، وقت بگذارید
تنفر از خود باعث می شود منزوی شوید. ممکن است احساس کنید لایق نیستید که در کنار دوستان یا خانواده خود باشید. یا ممکن است احساس کنید که هیچ کس حتی نمی خواهد در کنار شما باشد.
اگرچه فرار از موقعیت های اجتماعی ممکن است به نظر خود بهترین عملکرد مطابق گفتگوی منفی ما باشد ، مطالعات نشان داده اند که این ایده خوبی نیست.
ارتباط با دیگران بخش عظیمی از بهزیستی ذهنی ما است زیرا تعامل اجتماعی به ما کمک می کند تا نسبت به خودمان بهتر باشیم. محیطی را ایجاد می کند که در آن احساس ارزش و مراقبت می کنیم.
بهترین راه برای مقابله با این افکار منفی ، گذراندن وقت با عزیزانمان است ، خواه  دوست ، عضو خانواده یا شریک زندگی باشید. به کافی شاپ بروید ، یک فیلم را با هم مشاهده کنید ، یا در حالی که با هم قدم می زنید به راحتی بازدید کنید.
تعامل اجتماعی می تواند به شما در احساس شارژ و ارزش افزوده کمک کند.
آیا کسی برای دسترسی به اینها نیست؟ در نظر بگیرید که با دیگران که به صورت آنلاین با موضوعات مشابه سروکار دارند صحبت کنید.

تمرین خود دلسوزی
این ممکن است سخت ترین مورد در لیست باشد ، اما شاید مفیدترین باشد.
خود دلسوزی با عشق به خود متفاوت است. به معنای پذیرش افکار منفی ، اشتباهات و شکستها و درک آنها به عنوان لحظه های بد انسانی است.
این به معنای بخشش خود به همان روشی است که شما یک دوست عزیز را بخشیده اید که در لحظه ناامیدی به شما ضربه می زند.تصدیق کنید که احساس خوبی ندارید و به خودتان یادآوری کنید که اشکالی ندارد.
با توجه به اقدامات خاصی که انجام داده اید که به آنها افتخار نمی کنید؟ به خود یادآوری کنید که همه اشتباه می کنند. این کار ها لازم نیست شما را تعریف کنند.
البته ، دلسوزی یک شبه اتفاق نمی افتد. اما مطالعات نشان داده اند که ، تقریباً مانند نوسازی یا مدیتیشن ، خود دلسوزی یک مهارت قابل تمرین است.

کمک بگیرید
به یاد داشته باشید: شما هرگز در سفر سلامت روان خود تنها نیستید. همه در جایی بوده اند که شما در یک نقطه یا نقطه دیگر قرار دارند و بیشتر برای دستیابی به آن نیاز به کمی کمک دارید.
این ایده خوبی است که با کمک یک متخصص معتمد بهداشت روان ، موارد موجود در این لیست را تمرین کنید.